۲ مطلب با موضوع «سیارات مظومه خونمون» ثبت شده است

سیاره محدوده جلوی تلویزیون (سیاره شمالی )

 

 

  به سیاره جدید دیگه کشف کردم ^^ البته این سیاره هم تحت سلطه پادشاهان سیاره قبلی هست ؛ سیاره "محدوده جلوی تلویزیون " این سیاره معمولا بیش از اندازه با مین های بزرگ و کوچیک ، حفاظت شده . و ساکنانش ، یه جورایی عجیبن ؛ تمام روز یه جا میشینن و به یه نقطه زل میزنن . نهایت از جاشون بلند شن به سمت کوه های قهوه ای رنگ روبه روی تلویزیون برن، اون رو بشینن که بتونن با کنترل کار کنن و اگر کسی نزدیک سیارشون بشه ، صدای آژیر بلندی دوتا گوش هاتو بهم متصل میکنه ! و اون آژیر به طرز عجیبی کاملا طبیعیه و از حنجره های خودشون به دست میاد .

   اینم بگم ، تو سیاره "محدوده جلو تلویزیون " هر فیلمی رو که میبینی باید حداقل دوبار ببینیش . یعنی وقتی یه اپیزد رو میبینی دقیقا وقتی اون اپیزد تموم شد ، دوباره از اول باید همون رو ببینی . این یه قانون نانوشته تو این سیاره عجیبه. 

   توی این سیاره خوی انسانی کم پیدا میشه ؛ دقیقا برعکس سیاره اتاقشون که همه انسانند ، اینجا وحشی و انسان گریزند ؛ هرگاه موجود زنده ای نزدیک محدوده این مکان بشود، ساکنان ، با نشان دادن دندان هاشون و غریدن ، تمام افراد نزدیک به این محل رو ، از خودشون دور میکنن.

   راستی این سیاره هم پادشاهان سابقی داشته که آنها نه به خاطر بی لیاقتی بلکه به خاطر زور و آژیر ها طبیعی ساکنان سیاره غربی ، تصمیم به برکناری گرفتند تا بلکه در منظومه کمی آرامش ایجاد شود که با صدای بلندی که این سیاره دارد ، همان ذره ای آرامش و سکوت هم از ساکنان منظومه ، سلب شد …

  • ۲
  • نظرات [ ۰ ]
    • park reyhon
    • سه شنبه ۲۶ اسفند ۹۹

    سیاره عجیب سیاره خونمون(سیاره غربی )

     

      زندگی بچه ها خیلی جالبه ، همان طور که برای از دست دادن یک تار موی یکی از عروسک های سوگولیشان گریه میکنند؛ میتوانند به همان شدت برای کندن یکی از پاهای همان عروسک کلی بخندند. و همزمان به خاطر اینکه چرا نتوانستند تیتراژ سریال مورد علاقه شان را که در طول روز 5 دفعه می بینندش کلی گریه وزاری کنند و با صداها و جیغ هایشان آرامش ساکن بر خونه رو کاملا از بین ببرند. 

      اتاقشون هم خیلی جالبه ، معمولا یه تخت هست یه کمد و یه ویترین و با چنتا اسباب بازی روی تخت و بالای کمدها اتاقشون تزیین شده ، اما خب خواهرای من واقعا متفاوتن ، اتاقشون مث یه سیاره دیگه می مونه ، «سیاره حانیه و محیا » سیاره ای که تمام زمینش را با گذاشتن مین هایی توی علف های کوتاه شده و طرح دار زمینش ، امنیتش تامین شده. ساکنانش ؟ خب ساکنان این سیاره شگفت انگیز دو نفرن ، « حانیه ی شش و نیم ساله » و « محیای 3 ونیم ساله » بعلاوه چنتا عروسک محدود . چرا محدود ؟ خب درواقع قبلا تعداد ساکنان این سیاره زیاد بود ، خیلیی زیاد و البته همه ساکنانش سالم بودند . اما با سقوط پادشاهی انجا که توسط من اداره میشد ، بیشتر ساکنان تصمیم گرفتند چند سالی رو توی فضاپیماهای تاریک و تنگی،در انباری کهکشان دیگری در منظومه  و سیاره ای دیگری به نام « خانه مادر بزرگ » زندگی کنند تا بلکه سلسله پادشاهی جدیدی سیاره جدیدی را بسازد و انها همراه با ساکنان دیگری به عنوان ریش سفیدان ، در آنجا ساکن شوند .

    خب داشتم میگفتم ؛ ساکنانشون محدودن و از همه مهم تر تقریبا همشون یه بارو به ارایشگاه خرابه گوشه اتاق رفتن ، و بدون خواست خودشون ، موهاشون کوتاه شده ، روی صورتشون نقاشی شده ، ناخوناشون لاک زده شده ، لباس هایشان که معمولا پوستشان هم بوده ، کنده شده و با لباس های دیگری عوض شده ، یا حتی به زور دست و پایشان شکسته و در همان ارایشگاه ، پایشان را با دستمال کاغذی های خیس که معنی گچ رو میده ، بسته اند ؛ البته این شکسته شدن پا یه رسم قدیمی از سلسله پادشاهی قبلیه که با ورود یک ساکن جدید باید اتفاق می افتاد ، یه چیزی مثل رسم قبیله ای !

    گوشه ای دیگه از سیاره اتاقشون ، خب خونه های مستطیلی شکلین که وقتی روشون میشینی مثل ژله بالا و پایین میشه . یکی از خونه ها به شکل مستطیل درازه و خانه دیگر، خب ان خانه یکم محافظت شدس ، و دیوار های بلند داره ، و بیرون اومدن ازش سخته . اما صاحب خانه که فرق دیوار راست رو با زمین صاف نمیدونه و تشخیصشون نمیده ، براش بیرون اومدن از اونجا هیچ سخت نیس . صاحبان خونه ها یه عادت جالب که دارن اینه که هر روز صبح وقتی بیدار میشن شروع میکنن به صحبت کردن با همسایه شون هموطور که خوابیدن!

    خلاصه که این سیاره واقعا عجیب ترین سیاره تو « منظورمه ی خونمونه ».

    پ.ن : به نظرتون منظورم از  علف های کوتاه شده ی طرح دار چی بوده ؟ منظورمو رسوندم ؟

    پ.ن2 : شمام رسم قبیله ای دارید ؟ ^^ چیه ؟؟

     

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • park reyhon
    • سه شنبه ۱۹ اسفند ۹۹
    اگر نبودم زیر پتو و لابه لای هودیام و ما بین رنگ ها پیدام کنید اگرم باز پیدا نشدم نگردین واقعا نیستم